همان گونه که پیش بینی می شد در دنده های بالاتر و سرعت بالاتر نیز زانتیا بهتر عمل کرد.نتیجه این تست ها نشان داد که با وجود برتری نسبی زانتیا که در دورهای بالای موتور و سرعت های بالا صورت می گرفت، پژو ELX هم خوب عمل کرد و خود را به عنوان رقیب سرسخت زانتیا نشان داد که در این میان نباید فراموش کرد که موتور XU714 پژوپارس 200 سی سی کمتر از نیروگاه دو لیتری XU1014 زانتیا حجم دارد. سپس فرانسویها در فاصله سالهای 2001 و 2002 خطوط تولیدش را جمع کردند ولی در همان زمان، سایپا تولید زانتیای فیسلیفت را با دو پیشرانه 1.8 لیتری (XU7) و 2 لیتری (XU10) در ایران شروع کرد. به عنوان مثال در تست کشش دنده دو هر دو خودرو در دنده دو قرار گرفتند و با سرعت 35 یا40 کیلومتر در ساعت کنار هم حرکت کردند و با شنیدن فرمان شروع، پدال گاز توسط هر دو راننده تا آخر فشرده شد که با این تخت گازها توانایی پیشرانه های هر دو خودرو نمایان شد.

اکثر مردم توانایی خودروها را با معیار قدرت اسب بخار می سنجند اما آن چیزی که همیشه در پس پرده قرار می گیرد و در شتاب گیری و کشش خودرو مورد غفلت واقع می شود، گشتاور موتور است بنابراین اول باید بدانیم گشتاور به چه اندازه و در چه دور موتوری راننده را یاری می کند تا به قدرت مطلوب برسد.معمولاً خودروهایی که در داخل شهر مورد استفاده قرار می گیرند اگر در دورهای میانی (2000 تا 3500) گشتاور بیشتری داشته باشند هنگام رانندگی، بهتر دور می گیرند و نیاز به معکوس و استفاده از دنده سنگین تر در آنها کمتر مورد نیاز است. بنابراین اگر برای رفت و آمدهای روزمره خود به دنبال یک سدان امن و جادار هستید که از امکانات قابلقبول و گیربکس اتومات برخوردار باشد بهتر است از میان این دو خودرو به سراغ رنو مگان بروید، اما چنانچه مواردی همچون هندلینگ بالا، شتاب و چالاکی لذتبخش و پایداری مثالزدنی جزو الویتهای شما محسوب میشود قطعا زانتیا برای شما بهترین گزینه خواهد بود. پس اگر چنین خودروی را میپسندید، زانتیا گزینه مناسبی است، اما ایمنی بسیار پایین، طراحی داخلی بسیار قدیمی و کسل کننده، کمیابی قطعات اصلی نیز از معایب زانتیا به شمار میروند، بنابراین نمیتوان این خودرو را به افرادی توصیه کرد که به موارد بالا اهمیت میدهند.

با توجه به پیر بودن دوو نسبت به زانتیا انتظار میرفت که در مقابل زانتیا که در کشور ما معروف به خودروی پرشتاب و پرقدرت است حرفی برای گفتن نداشته باشد اما دوو نشان داد اگر مالک آن مقداری مهارت در استارت از حالت سکون را داشته باشد و خوب دندهها را عوض کند تا سرعت 130-140 کیلومتر میتواند زانتیا را آزار دهد کاری که شما با ELX و سمند، پژو 405، ریو و خیلی دیگر از خودروهای امروزی نمیتوانید انجام دهید. در نمای پشت نیز قبل از هر چیزی چراغهای بزرگ عقب توجه مالک را جلب میکند، در این قسمت نیز شاهد حجمدهی نسبی سپر هستیم. همچنین حجمدهی سپر و خطوط ملایم روی کاپوت (که در تمام نماهای این خودرو تکرار شدهاند) حس قدرت و نیرومندی خاصی به مگان بخشیدهاند. هر دو خودرو منتظر شنیده شدن صدای فرمان شروع هستند که با شنیدن فرمان حرکت، ناگهان صدای جیغ لاستیک ها که بر روی آسفالت داغ چنگ می زنند به گوش می رسد.

با این مقدمه کوتاه اکنون قصد داریم بدانیم که آیا موتور پژو ELX به رغم اینکه 200 سی سی حجم کمتری نسبت به موتور زانتیا دارد می تواند حریف رقیب فرانسوی خود شود یا خیر؟ مکانيزم بـه کار رفته درون اين موتور سمند EF7به نحوي هست که توانسته با وجود حجم … با توجه به اختلاف اندک در نسبت وزن به گشتاور هر دو خودرو، عملکرد آنها نشان داد که پارس در لحظه شروع تا دور 5500 در هر دنده ای که تست صورت می گرفت اختلاف اندکی در حد یک تا دو متر با زانتیا داشت و پا به پای او می آمد و در تست کشش دنده های بالاتر (یعنی چهار و پنج) نیز که سرعت زیادتر است و با توجه به اسب بخارهای بیشتر و گشتاورهای بیشتری که حاصل می شود این موتور XU10 زانتیا بود که فاصله را رفته رفته با پارس بیشتر می کرد و جلو می افتاد. فرضیه دوم نیز نشان می دهد با توجه به نسبتِ گشتاور به وزن هر دو خودرو، اختلاف میان آنها چیزی در حدود 9درصد است که نشان می دهد پارس در کشش دنده های نظیر به نظیر با زانتیا خیلی اختلاف نخواهد داشت. کیفیت متریال کابین زانتیا نسبت به زمان عرضه این خودرو، خوب و قابل قبول است.

اگر دوست دارید این نوشتار را داشته باشید و مایل به دریافت اطلاعات بسیار بیشتر در مورد موتور زانتیا لطفا به بازدید از وب سایت ما.